جوک سری 1
جوک سری 1
2 / 1 / 1392 ساعت 12:58 AM | بازدید : 158 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )


آقا به پیام سالتان می نازیم/ لب تر بکنی ما سر و جان می بازیم

در عرصه اقتصادی و سیاسی/ با امر شما حماسه ها می سازیم



فریاد حماسه های خاموشیم ما

در رونق اقتصاد می کوشیم ما

در لحظه به لحظه ی سیاست امسال

پیراهنی از حضور می پوشیم ما


یک عالمه عطر بید، تقدیم تو باد / تبریک بسی شدید، تقدیم تو باد

تنها دل و قلوه ‎ایست دارایی ما / این هم، دم صبح عید، تقدیم تو باد


ای پسته تو میخندی و من گریانم / ازقیمت بالای تو من حیرانم

 ای پسته تو سرور هر آجیلی / رویای خریدنی هر زنبیلی

 یارب چه كنم پسته گران گردیده / آنقدر گران قیمت جان گردیده

 هركس كه خرد كمی ازاین كهنه متاع / افزونی ثروتش عیان گردیده ...


صندوق صدقات نیست دل من

که گاهی سکه ای محبت در آن بیاندازی

و پیش خدای دلت فخر بفروشی که مستحقی را شاد کرده ای . .


 


من عشق رو باختم

نه برای اینکه بازی بلد نبودم …

نــــــــــه ..

فقط برای اینکه خنده تو رو ببینم …!

 

نیم کیلو باش ، ولی

.
.
.

پسته باش !


 


تنهایی یعنی

بری دم پنجره واستی همینجوری که پسته میشکنی

و میخوری زل بزنی به پرایدت که ندزدنش !!

 

 


تحویل نمیگیرم…!!

سالی را که بدون حضور تـو تحویل شود… !!


من نام کسی نخوانده ام الا تو / با هیچ کسی نمانده ام الا تو

عید آمد و من خانه تکانی کردم / از دل همه را تکانده ام الا تو


چهار فصل که حرفه …

فصل پنجمی هست به نام تـــــــــو ، به هوای تـــــــــو



تمام حرف ها پشت سرت بود ، به دنبالت الفبا را قدم زدم ؛ تو حرف نداشتی !


 

گرمایی بودم همیشه ، ولی بین خودمان بماند

سرمایی می شوم وقتی پای آغوش تو در میان باشد !


 

با سلام

یارانه شما این ماه واریز نمیشود

شما را در پراید مشغول خوردن پسته دیده اند !


تابستون امسال تا میتونین خربزه و هندونه و … بخورین ، تخمه هاشو نگه دارین واسه آجیل سال بعد !!

والاااااااا  نخند! جدی میگم!


 

ایــنـجـــــــا …

دســت هــر کـــس را کــه مـیـگـیــــری بــرای {بـلـنــــد شـــدن}

آمـــاده مــی شــــود بــرای {ســـوار شــــدن}



قرعه کشی تمام شد

تو به اسم دیگری درآمدی

تقدیر جای خود

اما لااقل اسم مرا هم در کیسه ات می انداختی !!


 


منم درحالی که یاد شعر "تاب تاب عباسی خدا منو نندازی "افتادم با صحنه آهسته دور خودم بچرخم و در حالی که قطره های خون از رو صورتم چکه میکنه با صورت بخورم زمین و یهو کل ورزشگاه رو سکوت بگیره و بعدش هموطنان داد بزنن "توپ,تانک,فشفشه,جاستین بیبر کشمشه" منم در حالی که لبخند تلخی رو لبمه چشام به بابام بیوفته که زیر لب میگه کره خره بابا ,عباس جان همیشه سگ جون باش تا برنده شی بعد یه نگاه به مامانم بندازم که داره با خالم تلفنی راجع به مدل موهای تخیلی عمه م صحبت میکنه!!!
که یهو در همین حالت جاستین با صحنه آهسته بره سمت selena که دستشو بگیره منم غیرتی شم لنگ لنگان پاشم دست کنم تو جیب شلوار کردیم قفل فرمونو دربیارم و در حالی که داد می زنم نـــــــــه بزنم تو سرش بمیره.... خودم هم با آخرین نا پرت شم بیوفتم زمین .... یهو بارون شروع به وزیدن کنه تو ورزشگاه و درحالی تماشاگرا با خوشحالی آهنگ "بارو بارو بارونه هی ,دستته بده دسش" رو میخونن selena بدوه سمتم داد بزنه عبــــــــاس جونم بعد بیوفته رو پاهام جورابمو بو کنه(خب دوس داره به توچه) و بگه دوشت دارم عجیجم منم یه عاروق بزنم تو صورتش و از زیر بغلم بگیره بلندم کنه لنگ لنگان بریم سمت افق... !!!خخخخ
دوستان پرسیدن عباس جان هموطنای جاستین نبودن؟؟
بعله سوال جالبیه اما لعنتیا خب بازی قبلی فحشهای خاک بر سری دادن کمیته انضباطی محرومشون کرده بود دیگ!!!
(ایشالا خوشتون اومده باشه,بچه های 4جوک که حمایت نمیکنن ازم,این سری ببینم کسی تو وبلاگش یا فیسبوک و..با اسم خودش گذاشته فانتزیامو ,خدافظی میکنم,والا خستگی تو تنم می مونه بعد فسفر سوزوندن می بینم کپی پیست کردن با اسم خودشون!!! )


عاغا 3ثانیه مونده بود به سال تحویل پریدم رو کول آبجیم
آبجیم: اااااااااا چیکار میکنی دیوانه؟؟؟!!!
من: هیچی الان میام پایین
آبجیم:کمرم شکست بوووووووووووق....
من: طاقت بیار 1ثانیه مونده...
و اما سال تحویل شد بالاخره اومدم پایین،
آبجیم: این چه حرکتی بود الاغ؟؟؟
من: آخشششش موفق شدم تا آخر سال بهت زور میگم خخخخخخ


قبل از سوتی خانواده میخواستم عیدرو به همه ی دوستان4جوکی و خانوم صادقی تبریک بگم
2ساعت بعداز سال تحویل بابام گفت:خب حالا باید چقدر فطریه بذاریم کنار؟؟؟
من:O_o
مامانم:D
سازمان مبارزه با مواد مخدر:O_o
بابامم بعداز اینکه فهمید چه سوتی ای داده یه مشت پسته ریخت تو جیبش و با پرایدش
تو افق محو شد!!:)


یکی از فانتزیام اینه که تو خواب ببینم که هرچی من تو چارجوک مینویسم تائید بشه اصن رویا شده واسم اصن به عشق همین تائیدیه میخوابم. میدونم جالب نیس اما اگه بگم نمیمیرم که .اگه تائید بشن دود میشم خیلی شیک میرم افق پیش بر و بچ عیددیدنی. راستی عیدتون مبارک . ااای لاو یو چار جوک


شاید این فامیلای اب زیر کاه ما گنج پیدا کردن !چون همشون اجیل داشتن با پسته خندون<ما که چشم و دل سیریم اصن اجیل نخوردیم حالا نه این که نخوردیم اگه ریا نشه کم خوردیم> همشونم بهمون ده تومنی عیدی دادن.تازه به گودی های کصصصصافط 20تومنی میدادن .سر راهی نیستیم اما بزرگ شدیم خو!
خدا وکیلی اینا فامیلن که ما داریمم؟!!!!


یه مخاطب خاص داشتم چشماش عسلی بود , پوستش برنز مثل شیر کاکائو
موهاش خرمایی...
خلاصه میز صبحونه ای بود واسه خودش
هیچی دیگه یه روزصبح گشنم بود خوردمش !!!خخخ


سلام
میدونم وقتی بهتون میگن سال نو مبارک حالتون از این جمله ی کلیشه ای بهم میخوره ................................................ پس سال نو مبارک. خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ


بی توزندگی محاله بی تویه روز یه ساله
دلم برات چه تنگه دنیاباتوقشنگه
میبوسمت یه عالم اروم میشه خیالم
باتوهمش روابرام نباشی خیلی تنهام
تودنیاهیچ کس روازتوبهترندیدم
یه تارموتوعزیزم به صدتادنیانمیدم
به آرزوم میرسم باتومن خوشبختم
تمام عمرم شب وروز دنبالت میگشتم


آرامش،سهم قلبی است که در تصرف خداست...
قلبتون آرام


میخواستم قیمت یه شلوارو بپرسم دستمو گذاشتم رو شلواره اومدم بگم این شلوار چند قیمته اشتباهی گفتم ببخشید آقا این شلوار چه رنگیه!!!
هه هه هه :-)


مامان من از کامپیوتر فقط بلده یه سری بازیارو بیاره بازی کنه...
روی کیبورد کامپیوترمون یه علامت ضربدر هست که پنجره هایی که باز هستن رو میبنده!!!
حالا برا مامانم فیلم گذاشتم تموم که شده میگه چجوری ببندمش؟
گفتم اون علامت ضربدر رو بزن.. اونم دستشو گذاشت رو مانیتور روی ضربدری که گوشه پنجره هست..
به سلامتی همه مامانا که جوونیشونو گذاشتن واسه اینکه ماها یه چیزی یاد بگیریم... قربون همشون


یه روز سرکلاس ریاضی علم کام نشسته بودیم یکی از دخترا دیر اومده بود جا گیرش نیومد رفت از بیرون صندلی بیاره استاد همینطوری که داشت درس میداد پشت در ایستاده بود؛آغا دختره صندلی به دست در رو باز کرد که بیاد تو استاد پشت در پرس شد بابچه ها داشتیم x و y گاز میزدیم که دختره اومد درستش کنه گفت ببخشید استاد فکر کردم سطل آشغاله؛ دیگه هیچی دیگه ما دفترامونم جویدیم


کی از آرزوهام اینه که تو مدرسه ها از اول ابتدایی دخترا و پسرا با هم باشن اینجوری خیلی از مشکلاتی ما الان تو دوران دانشجویی داریم رو دیگه نداشتیم
این عشق و عاشقی ها که نتیجش شکستن دلای صافه کمتر میشد
دورانی که ما باید توی دبیرستان به سر میرسوندیم به دوران دانشجویی کشیده نمیشد
تو دانشگاه
پسرا با هم رفیق نه رقیب عشقی که همش بخان پوز زنی کنن
دخترا هم با هم رفیق نه اینکه همش حسودی کنن
خلاصه بچه ها با هم متحد نه اینکه آدم فروشی کنن
رویای قشنگیه اینکه بهم با محبت نگا کنیم یار دبستانی من
امیدوارم یروز بیاد که ما از هم انقد دور نباشیم


بسه دیگه بقیه هم سری دوم


فهمیده‌ام که نفرت هم مثل دیگر احساسات

مثل عشق ، قیمت دارد

تنفر را هم نباید خرج هر کسی کرد !!


از الان واسه روبوسی عید استرس گرفتم :|

که 2بار باید بوس کنم یا 3 بار :((


موضوعات مرتبط: سرگرمی . شوخی , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست










می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نویسندگان
آخرین مطالب
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 722
بازدید کل : 17103
تعداد مطالب : 139
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1


آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 139
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 7
:: باردید دیروز : 5
:: بازدید هفته : 7
:: بازدید ماه : 722
:: بازدید سال : 894
:: بازدید کلی : 17103